در دههی اخیر، استفادهی روزافزون از بازیهای ویدئویی، پژوهشگران را به سوی بهرهگیری از این ابزار برای دستیابی به اهداف آموزشی و تقویت یادگیری سوق داده است.
اما پرسش مهم اینجاست:
- چه تفاوتی میان بازیهایی که صرفاً برای سرگرمی ساخته میشوند و بازیهایی که هدف آنها یادگیری است، وجود دارد؟
- و طراحان بازیهای آموزشی باید به چه نکاتی توجه کنند تا یادگیری واقعی شکل بگیرد؟
در مقالهای با عنوان «Video Game Design for Learning to Learn» نوشتهی Pasqualotto و همکاران (۲۰۲۳)، سه اصل کلیدی برای طراحی بازیهای آموزشی مؤثر مطرح شده است:
- حفظ انگیزه و تمرکز در طول زمان
برای اینکه یادگیری ماندگار شود، بازیکن باید درگیر بماند.
سیستمهای بازخورد (feedback) کارآمد، اهداف مرحلهای مشخص و چالشهایی متناسب با توانایی بازیکن، از مهمترین عوامل حفظ انگیزه هستند.
احساس پیشرفت و خودمختاری یعنی اینکه بازیکن بتواند مسیر خود را انتخاب کند و نتیجهی تلاشش را ببیند در ماندگاری یادگیری نقشی حیاتی دارند.
- هدایت توجه به سوی هدف آموزشی
در بازی، هر عنصر میتواند به یادگیری کمک کند یا از آن منحرف کند.
صدا، رنگ و روایت باید بهگونهای طراحی شوند که توجه بازیکن را به محتوای آموزشی هدایت کنند، نه اینکه او را از مسیر یادگیری دور سازند.
تعادل میان جذابیت و تمرکز همان نقطهای است که هنر طراحی شناختی معنا پیدا میکند.
- انتقال یادگیری به دنیای واقعی
هدف نهایی بازی آموزشی این نیست که بازیکن فقط درون بازی مهارت پیدا کند، بلکه بتواند آن را به موقعیتهای واقعی زندگی منتقل کند.
برای این منظور، بازی باید موقعیتهای متنوع، تصمیمگیریهای پویا و چالشهای قابل تعمیم ایجاد کند.
به عبارت دیگر، یادگیری باید از «بازی» فراتر برود و به «تفکر» تبدیل شود.
- بنابراین طراحی بازی آموزشی یعنی برقراری تعادلی ظریف میان سرگرمی، شناخت و آموزش.
وقتی انگیزهی درونی، تمرکز پایدار و انتقال یادگیری در کنار هم قرار بگیرند، بازی میتواند به یکی از مؤثرترین شیوههای یادگیری تبدیل شود.
برای مطالعهی کامل و دقیقتر، میتوانید مقاله را از اینجا دریافت کنید.
گردآورنده: فاطمه ستودهئیان