سوالات متداول درباره یادگیری کودکان

  1. به نظرتون تا کی باید روی درس بچه‌ها نظارت کنیم؟ چه موقع رها بشن خوبه؟

یکی از دغدغه‌های همیشگی والدین این است که «آیا باید تا آخر دبستان یا حتی دبیرستان، تکالیف فرزندمان را کنترل کنیم؟ یا باید رهایش کنیم تا خودش یاد بگیرد مسئول باشد؟»

واقعیت این است که نظارت والدین هیچ‌وقت به طور کامل تمام نمی‌شود، اما شکل آن باید تغییر کند. از سال‌های ابتدایی دبستان باید به تدریج به فرزندتان حس استقلال بدهید. این به معنای بی‌توجهی یا رها کردن کامل او نیست، بلکه به این معناست که والدین نقش حمایت‌گر داشته باشند، نه دخالت‌گر.

والدین حمایت‌گر:

  • به فرزند یادآوری می‌کنند که مسئولیت درس و تصمیمات درسی بر عهده‌ی خودش است.
  • مسیر درست را نشان می‌دهند، بدون اینکه به جای او تصمیم بگیرند.
  • با معلمان همکاری می‌کنند و او را تشویق می‌کنند در صورت ابهام یا سؤال، مستقیماً از معلم کمک بگیرد.
  • در صورت بروز مشکل، در کنارش هستند و راهنمایی می‌کنند.

این نوع حمایت باعث می‌شود کودک اعتمادبه‌نفس، استقلال و هویت فردی خود را پیدا کند و بداند که می‌تواند به توانایی‌های خودش تکیه کند.

برای مثال فرض کنید مریم، دانش‌آموز کلاس چهارم، تکلیف ریاضی‌اش را کامل ننوشته‌است. مادرش به جای اینکه خودش بنشیند و تمرین‌ها را حل کند، به مریم می‌گوید: «بهتره اول خودت دوباره سؤال‌ها رو بخونی، اگر باز هم متوجه نشدی، می‌تونی فردا از معلمت بپرسی یا نمونه‌سؤال مشابه پیدا کنیم.» در این حالت کودک می‌آموزد که ابتکار عمل و مسئولیت‌پذیری داشته باشد.

در مقابل، والدین دخالت‌گر معمولاً:

  • به جای کودک تصمیم می‌گیرند.
  • تکالیف یا برنامه‌ریزی‌های درسی را به شکل دستوری و اجباری مدیریت می‌کنند.
  • ناخودآگاه این پیام را منتقل می‌کنند که کودک «ناتوان» است و دیگران باید کارهایش را انجام دهند.
  • نتیجه‌ی این سبک تربیتی اغلب سرخوردگی، پرخاشگری یا مقاومت در برابر والدین است.

برای مثال در خانواده‌ای ، پدر هر شب می‌نشیند و تکالیف پسرش را یکی‌یکی چک می‌کند، حتی اگر کودک بلد نباشد، خودش جواب را می‌نویسد. نتیجه؟ کودک به مرور حس می‌کند بدون پدر هیچ‌کاری نمی‌تواند انجام دهد. این وابستگی اغلب باعث ناامیدی، لجبازی یا پرخاشگری می‌شود.

فرزند شما از همان سال‌های دبستان باید بیاموزد که انجام تکالیف، مرتب کردن وسایل و برنامه‌ریزی برای امتحانات وظیفه‌ی خودش است. والدین باید تسهیلگر و راهنما باشند، نه مجری تکالیف.

به زبان ساده:

حمایت‌گر بودن یعنی کمک کردن در صورت نیاز.

دخالت‌گر بودن یعنی گرفتن اختیار از کودک.

پس تا هر زمان که فرزندتان دانش‌آموز است، شما حضور دارید، اما شکل حضورتان تغییر می‌کند: از مدیریت مستقیم در سال‌های اول دبستان، به سمت حمایت غیرمستقیم در سال‌های بالاتر.

  1. سلام دختر من تو تمام درساش خوبه ولی ریاضی رو هرچقدر تمرین می‌کنه تغییری نمی‌کنه و کند هست و بسیار وابسته به من. راهکار چی دارین؟

این سؤال را در دو بخش بررسی می‌کنم: یکی وابستگی فرزند به والدین و دیگری مشکل او در درس ریاضی.

1)وابستگی فرزند به والدین:

در بسیاری از موارد، دانش‌آموزانی که در ریاضی مشکل دارند، بیش از حد به مادر یا یکی از والدین وابسته می‌شوند. این وابستگی معمولاً به شکل‌های زیر خودش را نشان می‌دهد:

  • کودک تنها در حضور مادر تکالیف را انجام می‌دهد.
  • اگر مادر راه‌حل را نگوید، احساس می‌کند نمی‌تواند مسئله را حل کند.
  • دائم دنبال تأیید و اطمینان گرفتن از مادر است: «مامان درسته نوشتم؟»

این وابستگی، حتی اگر در کوتاه‌مدت باعث آرامش کودک شود، در بلندمدت مانع رشد اعتمادبه‌نفس و استقلال یادگیری او خواهد شد.

راهکارها برای کاهش وابستگی:

  • تدریجی فاصله بگیرید: به جای اینکه کل تکالیف را کنار فرزند باشید، ابتدا ۱۰ دقیقه کنارش بنشینید، بعد بگویید: «من می‌رم یه کاری انجام بدم، تو این سه سؤال رو خودت حل کن، بعد برمی‌گردم.»
  • به جای پاسخ آماده، راهنمایی کنید: وقتی می‌پرسد «مامان این رو چطور حل کنم؟»، به جای گفتن راه‌حل، سؤال راهنما بپرسید: «به نظرت باید جمع کنیم یا ضرب؟ چرا؟»
  • تشویق به تلاش مستقل: حتی اگر جوابش اشتباه بود، اول تلاش او را تحسین کنید و بعد آرام آرام توضیح درست را بدهید.
  • ایجاد فرصت تجربه‌ی موفقیت تنها: گاهی تمرین‌های ساده‌تر به او بدهید تا بتواند بدون کمک شما درست حل کند. این تجربه‌های کوچک اعتمادبه‌نفس او را تقویت می‌کند.

2)مشکل در درس ریاضی

یکی از پرتکرارترین نگرانی‌های والدین این است که فرزندشان در همه‌ی درس‌ها خوب عمل می‌کند، اما در ریاضی با وجود تمرین زیاد، پیشرفت چشمگیری ندارد و حتی گاهی بیش از حد به والدین وابسته است. این مسئله به‌ویژه در سال‌های ابتدایی دبستان بسیار شایع است و دلایل مختلفی می‌تواند داشته باشد.

۱. شناسایی دقیق مشکل

اولین گام این است که به‌طور دقیق مشخص کنیم فرزندتان در کدام بخش ریاضی مشکل دارد:

  • مشکل در حل مسئله: آیا نمی‌تواند متن مسئله‌ها را بفهمد و راه‌حل پیدا کند؟
  • مشکل در درک مفاهیم: مثلاً مفهوم جمع یا ضرب را درست متوجه نمی‌شود.
  • بی‌علاقگی به ریاضی: ممکن است اساساً انگیزه و علاقه‌ای به این درس نداشته باشد.

بدون شفاف‌سازی این بخش، هر میزان تمرین ممکن است نتیجه‌ی مطلوب نداشته باشد.

۲. اگر مشکل در «حل مسئله» است

یکی از شایع‌ترین دلایل ضعف در ریاضی، ناتوانی در حل مسئله است. اما ریشه‌ی این مشکل همیشه صرفاً ریاضی نیست! گاهی کودک در درک مطلب فارسی هم ضعف دارد.

  • پیشنهاد عملی:

از فرزندتان بخواهید یک متن ساده‌ی فارسی بخواند. سپس چند سؤال مفهومی از متن بپرسید.

اگر در پاسخ‌گویی مشکل داشت، ابتدا باید روی مهارت درک مطلب او کار شود (با تمرین‌های ساده مثل خلاصه کردن متن یا پاسخ به پرسش‌های کوتاه).

اگر درک مطلب مشکلی نداشت، احتمالاً نیاز به آموزش راهبردهای حل مسئله دارد.

راهبردهای حل مسئله در کتاب‌های ریاضی از پایه‌ی دوم تا ششم دبستان مطرح شده‌اند و در پایه‌ی چهارم به صورت برجسته‌تر آموزش داده می‌شوند. کودک باید این راهبردها را با تمرین‌های متنوع تجربه کند: ترسیم شکل، جدول‌بندی، حدس و آزمایش، و غیره. هرچه بیشتر با این روش‌ها آشنا شود، توانایی‌اش در حل مسائل بهبود می‌یابد.

۳. اگر مشکل در «درک مفاهیم ریاضی» است

گاهی کودکان فرمول‌ها را حفظ می‌کنند اما مفهوم اصلی برایشان روشن نیست. در این حالت باید یادگیری از مسیر بازی و دست‌ورزی پیش برود.

  • پیشنهاد عملی:
  • برای آموزش جمع و تفریق از دانه‌های لوبیا یا مهره استفاده کنید.
  • برای ضرب و تقسیم از مکعب‌های رنگی یا لگو کمک بگیرید.
  • فعالیت‌های روزمره مثل خرید، پخت غذا یا چیدن میز را به فرصت تمرین مفاهیم ریاضی تبدیل کنید.

اگر با وجود این تمرین‌ها باز هم مشکل ادامه داشت، بهتر است موضوع با یک متخصص یادگیری یا مشاور در حوزه‌ی اختلالات یادگیری بررسی شود.

۴. اگر مشکل در «انگیزه و علاقه» است

گاهی کودک همه‌ی توانایی‌ها را دارد، اما چون ذهنیت منفی نسبت به ریاضی پیدا کرده، به سمت آن نمی‌رود. این بی‌علاقگی می‌تواند دلایل مختلفی داشته باشد:

  • ترس از واکنش والدین به نتیجه‌ی امتحان‌ها.
  • تجربه‌ی شکست‌های مکرر و ناتوانی در رسیدن به نتیجه‌ی دلخواه.
  • برچسب خوردن از سوی اطرافیان: «تو ریاضی‌ات خوب نیست» یا «ریاضی خیلی سخته».
  • پیشنهاد عملی:
  • فشار نتیجه‌ای را از کودک بردارید و به جای نمره، تلاش او را تحسین کنید.
  • فضای یادگیری را لذت‌بخش کنید. مثلاً چند سؤال را روی برگه بنویسید و در یک جعبه بگذارید. فرزندتان یک سؤال را تصادفی انتخاب کند. اگر بلد بود، تشویق شود؛ اگر بلد نبود، اشکالی ندارد و می‌تواند سؤال دیگری را انتخاب کند.
  • با بازی‌های آموزشی و چالش‌های کوچک، تجربه‌ی موفقیت‌های ساده را برایش فراهم کنید تا اعتمادبه‌نفس بگیرد.

۵. نقش والدین در تغییر نگرش

خیلی وقت‌ها نه فقط کودک، بلکه والدین هم باوری درونی دارند که «ریاضی سخت است». این نگرش ناخواسته به فرزند منتقل می‌شود. اگر والدین به جای تأکید بر سختی ریاضی، آن را یک فرصت برای یادگیری و بازی ذهنی بدانند، کودک نیز به مرور نگرشش را تغییر خواهد داد.

بنابراین، برای کمک به فرزندتان در ریاضی، ابتدا باید مشکل اصلی شناسایی شود: حل مسئله، درک مفاهیم، یا بی‌علاقگی. سپس متناسب با آن راهکارهای درست انتخاب شود. نکته‌ی کلیدی این است که والدین باید به جای ایجاد فشار یا وابستگی، نقش تسهیلگر و انگیزه‌بخش را داشته باشند. به یاد داشته باشید که تغییر نگرش شما به ریاضی، می‌تواند نقطه‌ی آغاز تغییر نگرش فرزندتان باشد.

  1. فرزندم دوم دبستان میره از دو سالگی می‌نوشت الفبای انگلیسی رو. هرچه بزرگتر میشه بی‌علاقه‌تر میشه. میگه دوست ندارم. خیلی ناراحتم. تابستون که نه کلاسی نه درسی. گفتم مهرماه می‌خونه ان‌شاالله ولی نه می‌نویسه، نه تمرین،نه املا.
  2. جدول نظام‌دار همون که مثلاً میگن چندتا با چندتا میشه 9 تا، یا مثلاً دو با چند میشه هشت. پسرم عاشق ریاضی بود. همش کتابشو بوس می‌کرد، می‌گفت ریاضی بهترین درسه. از دیروز که دارم این جدول رو باهاش کار می‌کنم، بیچاره کلا بدش اومده از ریاضی.
  3. چطوری پسرم رو به درس خوندن علاقه‌مند کنم؟ کلاس چهارمه، اصلا به درس علاقه نداره. با اینکه خیلی باهوشه، زود یاد می‌گیره. اما حاضر نیست خودشو خسته کنه به خاطر درس، خیلی غصه‌اش رو می‌خورم.
  4. خانم 25 ساله ای هستم و یه دختر 6 ساله دارم امسال کلاس اوله. سر درس خوندن و مشق نوشتن خیلی اذیتم میکنه. اصلا علاقه ای به مدرسه و دفتر و کتاب نداره. خیلی بازیگوشه مدام میخواد بازی کنه. به زور و ترسوندن و جایزه دادن مشق مینویسه. خانومشون هم بهم گفته دختر باهوشیه فقط باید باهاش تمرین کرد تا پایه درسیش قوی بشه ولی خودش هوشش رو تو درس و مدرسه نمیذاره. اصلا همکاری نمیکنه. فقط به فکر بازیگوشیه. از پدرشم نمیترسه. اما شوهرمم آدمی نیست که بخواد بچه ی خودش رو از خودش خودش بترسونه و برونه . مدام با دخترم حرف میزنه میگه تو باید درس بخونی خانوم دکتر بابا بشی اما اصلا حرف گوش نمیده . دیگه درموندم کرده .خسته شدم از بس با دخترم کلنجار رفتم. چیکار کنم دخترم به مدرسه و مشق نوشتن علاقه مند بشه؟ با تشکر
  5. آیا پیشنهادی برای برانگیختن علاقه فرزندم به انجام تکالیف دارید؟
  6. آیا پیشنهادی برای کمک به فرزندم برای انجام تکالیفش در خانه دارید؟
  7. چگونه می‌توانم به فرزندم کمک کنم به موضوعی که دوست ندارد علاقه‌مند شود؟
  8. برای یادآوری همه چیزهایی که فرزندم در مدرسه می‌آموزد، چه کاری می‌توانم انجام دهم؟

این سؤالات همگی درباره نحوه علاقه‌مند کردن بچه‌ها به درس است. بنابراین یک پاسخ کلی و جامع می‌دهم.

چطور کودکان را به درس خواندن علاقه‌مند کنیم؟

یکی از دغدغه‌های همیشگی والدین این است:

«چطور می‌توانم فرزندم را به درس علاقه‌مند کنم، طوری که خودش با اشتیاق سراغ کتاب برود؟»

این سؤال ساده، پشتوانه‌ی یک حقیقت بزرگ است: علاقه به یادگیری چیزی ذاتی یا فوری نیست؛ بلکه یک فرایند تدریجی است که از تجربه‌های روزمره‌ی کودک و شیوه‌ی برخورد ما با او شکل می‌گیرد.

بیایید علمی‌تر اما ساده‌تر نگاه کنیم: مغز کودک به‌طور مداوم بین «لذت» و «رنج» انتخاب می‌کند. اینجاست که نقش والدین و معلمان کلیدی می‌شود.

۱. اهرم رنج و لذت؛ موتور پنهان رفتارها

رفتارهای انسان، چه کودک و چه بزرگسال، روی دو محور شکل می‌گیرد:

تمایل به کسب لذت

اجتناب از رنج

اگر درس همیشه با فشار، تهدید یا سرزنش همراه باشد، کودک به‌طور ناخودآگاه آن را با رنج تداعی می‌کند. در مقابل، اگر درس با تشویق، بازی یا حتی یک پاداش کوچک همراه شود، در ذهن کودک به لذت گره می‌خورد.

راهکار: هر بار که فرزندتان تکالیفش را انجام می‌دهد، یک تجربه‌ی خوشایند ایجاد کنید. این خوشایند می‌تواند یک جمله‌ی محبت‌آمیز، یک برچسب رنگی، یا حتی چند دقیقه بازی بعد از درس باشد. نکته اینجاست که کودک حس کند «درس خواندن مساوی است با لذت».

۲. حلقه‌های ذهنی؛ تجربه‌های اول هرگز فراموش نمی‌شوند

مغز کودک مثل یک دفتر سفید است. هر تجربه، حلقه‌ای روی این دفتر ثبت می‌کند. اگر اولین تجربه‌ی نوشتن یا حل مسئله‌ی ریاضی با اضطراب، فریاد یا مقایسه همراه باشد، این حلقه‌ی منفی برای مدت‌ها در ذهن می‌ماند.

وظیفه‌ی ما ساختن حلقه‌های مثبت است.

وقتی کودک برای اولین بار یک مسئله‌ی ساده را درست حل می‌کند، جشن کوچک بگیرید. وقتی اولین جمله‌ی دیکته‌اش را می‌نویسد، او را تشویق کنید. این لحظات کوچک، حلقه‌های قدرتمند و پایدار در مغز می‌سازند.

۳. تداعی و هم‌زمانی؛ چرا دیدن دفتر می‌تواند استرس بیاورد؟

ذهن کودکان استاد تداعی است. اگر بارها هنگام سرزنش، دفتر ریاضی روی میز باشد، بعدها صرفاً دیدن همان دفتر می‌تواند اضطراب ایجاد کند.

راهکار: ابزار و محیط یادگیری را تغییر دهید.

املا روی تخته وایت‌برد یا حتی روی شن نوشته شود.

ریاضی با لگو، مهره یا اشیای واقعی تمرین شود.

این تغییرات ساده تداعی منفی را می‌شکنند و جای آن را تجربه‌های مثبت می‌گیرند.

۴. قدرت کلمات؛ معجزه‌ای که در زبان ماست

واژه‌های والدین و معلمان آینده‌ی تحصیلی کودک را می‌سازند.

مقایسه، تهدید و تحقیر  حلقه‌های ذهنی منفی

اعتماد، تحسین و امید  علاقه و انگیزه‌ی پایدار

به جای گفتن «چرا همیشه اشتباه می‌کنی؟» بگویید:

«دارم می‌بینم داری تلاش می‌کنی. مطمئنم دفعه‌ی بعد بهتر می‌شه.»

این تغییر کوچک، اثر عمیق دارد: کودک به جای ترس، انگیزه پیدا می‌کند.

۵. نقد در خلوت، تحسین در جمع

هیچ چیز اعتمادبه‌نفس کودک را مثل تحقیر جلوی دیگران نابود نمی‌کند. در مقابل، تحسین عمومی یک موشک انگیزشی است.

قانون طلایی:

خطاها را آرام و خصوصی مطرح کنید.

موفقیت‌ها را با صدای بلند جشن بگیرید.

۶. استفاده از علاقه‌مندی‌ها؛ پلی از بازی به یادگیری

کودکان وقتی می‌دانند بعد از انجام تکالیف می‌توانند کاری دوست‌داشتنی انجام دهند، انگیزه‌ی بیشتری پیدا می‌کنند.

مثلاً:

بعد از حل ۵ مسئله ریاضی، با هم فوتبال بازی کنید.

بعد از نوشتن املا، اجازه دهید کارتون محبوبش را ببیند.

این پیوند ساده بین تکلیف و علاقه، درس خواندن را از «وظیفه» به «انتخاب» تبدیل می‌کند.

۷. بازی؛ جدی‌ترین ابزار یادگیری

بازی صرفاً سرگرمی نیست؛ اصلی‌ترین شکل یادگیری در کودکی است.

کودک در بازی قوانین را می‌آموزد، تمرکز می‌کند، حافظه‌اش را تمرین می‌دهد و حتی مهارت‌های اجتماعی یاد می‌گیرد.

پیشنهاد:

ریاضی را با بازی «خرید و فروش» در خانه تمرین کنید.

املا را در قالب مسابقه‌ی کلمات یا جدول کلمه کار کنید.

۸. ابزارهای جذاب؛ یادگیری در دنیای امروز

بچه‌ها در دنیایی زندگی می‌کنند که پر از اپلیکیشن، انیمیشن و بازی‌های تعاملی است. اگر ما همچنان فقط به دفتر و کتاب خشک بسنده کنیم، طبیعی است که کودک بی‌علاقه شود.

از ابزارهای نوین استفاده کنید:

اپلیکیشن‌های آموزشی

ویدئوهای کوتاه آموزشی

بازی‌های دیجیتال ساده با محتوای درسی

این ابزارها یادگیری را از حالت «اجبار» به تجربه‌ای هیجان‌انگیز تبدیل می‌کنند.

۹. عادت‌سازی؛ تغییرات کوچک ماندگار می‌شوند

بزرگ‌ترین اشتباه والدین این است که انتظار دارند کودک یک‌باره یک ساعت یا بیشتر درس بخواند.

اما مغز کودک با تغییرات کوچک بهتر سازگار می‌شود.

راهکار:

از ۱۰ دقیقه مطالعه شروع کنید.

وقتی به عادت تبدیل شد، زمان را آرام آرام افزایش دهید.

همیشه کودک را فقط با گذشته‌ی خودش مقایسه کنید، نه با همکلاسی‌ها یا خواهر و برادرش.

  • جمع بندی:

علاقه به یادگیری با اجبار و تهدید ساخته نمی‌شود.

این علاقه زمانی شکل می‌گیرد که:

تجربه‌های اولیه‌ی کودک شیرین باشند.

کلمات والدین به او اعتماد و انگیزه بدهند.

بازی و ابزارهای جذاب در کنار کتاب باشند.

تغییرات کوچک و تدریجی به عادت تبدیل شوند.

به یاد داشته باشیم مغز کودک هر روز در حال ساختن مسیرهای تازه است. امروز با هر تجربه‌ای که برای او می‌سازیم، فردای او را شکل می‌دهیم.

  1. امروز معلم املا گفته همه رو غلط نوشته امروز صدبار بهش یه کلمه رو املا گفتم هر بار دوباره می پرسه و غلط مینویسه چی پیشنهادی میدید برای بهتر شدن املا بچم؟

گاهی ریشه‌ی مشکل ساده است؛ مثلاً کودک در تشخیص نشانه‌های مختلف یک صدا (مثل «س»، «ص»، «ث») یا واژه‌های استثنایی «خواهر» دچار سردرگمی می‌شود. این موضوع طبیعی است، چون زبان فارسی پر از چنین مواردی است.

اما باید دقت کنیم: آیا این مشکل تازه ایجاد شده یا از همان سال‌های اول دبستان وجود داشته است؟ اگر از پایه‌های ابتدایی همراه کودک بوده، ممکن است پای اختلال یادگیری (دیس‌گرافی یا نارسا‌نویسی) در میان باشد و در این صورت، مشورت با متخصص اختلالات یادگیری ضروری است.

نقش پایه‌ی تحصیلی و سابقه‌ی مشکل

یک دانش‌آموز کلاس اول که تازه با املا آشنا شده، طبیعتاً اشتباه بیشتری دارد. اما اگر کودک در پایه‌های بالاتر (مثلاً چهارم یا پنجم) همچنان در ساده‌ترین کلمات مشکل دارد، این دیگر طبیعی نیست و باید جدی گرفته شود.

پرسش والد باید دقیق‌تر پاسخ داده شود:

  • آیا فرزند قبلاً هم در املا ضعیف بوده یا این مشکل جدید است؟
  • آیا این فقط در درس املا دیده می‌شود یا در سایر دروس (مثل ریاضی و علوم) هم ردی از ضعف نوشتاری یا حافظه‌ی کاری وجود دارد؟

بررسی علاقه و انگیزه‌ی کودک

گاهی مسئله به بی‌علاقگی بازمی‌گردد. اگر کودک املا را با اضطراب، سرزنش یا تکرار خسته‌کننده تجربه کرده باشد، مغز او به شکل ناخودآگاه «املا = رنج» را ثبت کرده است. در این حالت، حتی اگر توانایی داشته باشد، ذهنش همکاری نمی‌کند.

راهکار این است که املا را به تجربه‌ای لذت‌بخش تبدیل کنیم: بازی، مسابقه‌ی کوچک خانوادگی، یا نوشتن روی وایت‌برد و شن، می‌تواند حس کودک را تغییر دهد.

حافظه‌ی شنیداری و حافظه‌ی کاری؛ عامل پنهان

املا فقط «نوشتن» نیست؛ ترکیبی از چند توانایی شناختی است:

حافظه‌ی شنیداری: کودک باید صدا را به‌خاطر بسپارد.

حافظه‌ی کاری: باید آنچه شنیده را تا لحظه‌ی نوشتن نگه دارد.

مهارت دیکته‌ی دیداری: باید شکل درست کلمه را به یاد بیاورد.

اگر هرکدام از این بخش‌ها ضعیف باشد، کودک بارها یک کلمه را می‌شنود ولی باز هم غلط می‌نویسد. تمرین‌های تقویت حافظه‌ی شنیداری (مثل بازی «تکرار کلمه‌های پشت‌سرهم» یا «حفظ شعرهای کوتاه») می‌تواند کمک‌کننده باشد.

راهکارهای عملی برای والدین

  • به جای تکرار صدباره‌ی یک کلمه، از روش تنوع استفاده کنید: کلمه را بنویسید، به شکل کارت درست کنید، در جمله‌ای بامزه به کار ببرید.
  • نوشتن با چند حواس: بگذارید کودک کلمه را روی هوا بنویسد، با انگشت روی شن یا خمیر بازی رسم کند. درگیر کردن حواس مختلف، یادگیری را عمیق‌تر می‌کند.
  • خطا را تحلیل کنید، نه سرزنش: اگر «صابون» را با «س» نوشت، توضیح دهید که چرا در اینجا «ص» به کار می‌رود، نه اینکه فقط بگویید «غلط است».
  • تشویق به جای فشار: هر بار که درست نوشت، تحسین کنید؛ حتی اگر فقط یک کلمه از ده کلمه درست باشد. این کار اعتمادبه‌نفس می‌سازد.

بنابراین املا فقط یک مهارت درسی نیست؛ ترکیبی از حافظه، توجه، انگیزه و تجربه‌های اولیه‌ی کودک است.

اگر مشکل تازه است، می‌توان با روش‌های ساده و بازی‌محور آن را برطرف کرد. اما اگر سال‌ها ادامه داشته، حتماً نیاز به بررسی تخصصی در زمینه‌ی اختلالات یادگیری وجود دارد.

یادمان باشد: تکرار خشک و تنبیه هیچ‌گاه مشکل املا را حل نمی‌کند؛ بلکه علاقه، بازی، تنوع و حمایت عاطفی مسیر درست یادگیری را هموار می‌سازند.

گردآورنده: فاطمه ستوده ئیان

منتشر شده در
دسته‌بندی شده در عمومی

دیدگاهی بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *